پاورپوینت مبانی اختلال سلوک (pptx) 22 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 22 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله
الرحمن
الرحیم
مبانی اختلال
سلوک
اختلال سلوک:
الگو های پرخاشگرانه رفتار جزو رایج ترین دلایل ارجاع کودکان و نوجوانان به مراکز روان شناسی و روان پزشکی هستند با اینکه رفتار های تکانشی در کودکان جزو رفتار های رشدی نرمال هستند. این کودکان حقوق اولیه همسالان و اعضای خانواده را نقض می کنند. مشخصه اصلی آنها عبارت است از پرخاشگری و نقص حقوق دیگران،کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک در چهار زمینه زیر رفتار های خود را نشان میدهند،1 پرخاشگری فیزیکی2تخریب اموال خود یا دیگران3دزدی یا فریبکاری4نقض قوانین متناسب با سن
اختلال سلوک بر اساس سن شروع
1 نوع فرعی شروع در کودکی،که در آن حداقل یک ملاک مشخص به طور مکرر قبل از 10 سالگی روی داده است
2 نوع فرعی شروع در نوجوانی، که در آن هیچ ملاک مشخص ای به طور مکرر قبل از 10 سالگی مشاهده نشده باشد.
3نوع فرعی شروع نامشخص، که در آن سن شروع نامشخص است.
نرخ شیوع
طبق تخمین ها ،نرخ شیوع اختلال سلوک در ایالات متحده در مردان6 درصد تا 16درصد و در زنان 2درصد تا 9درصد است. نسبت مردان به زنان 4 به 1 تا 12 به 1 است. نرخ شیوع اختلال سلوک در فرزندان والدین مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اعتیاد به الکل بیشتر از مردم عادی است. نرخ شیوع اختلال سلوک و رفتار ضد اجتماعی با عوامل اجتماعی-اقتصادی و همچنین،اختلالات روانی والدین، ارتباط دارد
ملاک های تشخیصی اختلال سلوک
الف: پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات(اغلب شروع کننده نزاع بدنی) دیگران را مورد ضرب و شتم قرار میدهند
ب:تخریب اموال(اموال دیگران را عمدا نابود میکنند)
ج:سرقت یا حقه بازی(وارد منزل،ساختمان یا ماشین شخصی دیگران میشوند)
د:نقص جدی قوانین و مقررات(اغلب بذون رضایت والدین تا پاسی از شب بیرون از منزل هستند، اغلب از مدرسه فرار میکنند
سبب شناسی
مهم ترین ریسک فاکتور هایی که اختلال سلوک را پیش بینی میکنند شامل موارد زیر هستند: تکانشگری،بدرفتاری فیزیکی یا سواستفاده جنسی یا غفلت، نظارت ضعیف والدین و تربیت سختگیرانه و مجازات بیش از حد از سوی والدین ، هوشبهر کم، و عدم موفقیت تحصیلی(عملکرد ضعیف در مدرسه)
نقش پدر و مادر
یکی از
ویژگی های اصلی تربیت سختگیرانه و تنبیه –محور، پرخاشگری جسمی و کلامی شدید است که به ایجاد رفتار های پرخاشگرانه ناسازگارانه در کودکان ربط داده میشود.شرایط پر هرج و مرج خانه با اختلال سلوک و بزه کاری ربط داده میشود. خود طلاق الزاما یک عامل خطر نیست اما تداوم خصومت، رنجش و دلخوری بین والدین طلاق گرفته ممکن است در ایجاد شدن رفتار ناسازگارانه نقش مهم تری داشته باشد. اختلالات روانی والدین،کودک آزاری، و غفلت معمولا در ایجاد شدن اختلال سلوک سهیم هستند. جامعه ستیزی، اعتیاد به الکل، و سو مصرف مواد در والدین با اختلال سلوک در فرزندان مرتبط هستند
عوامل ژنتیکی
در هر مرحله ای از زندگی، احتمال این که پسر بچه ها رفتار های ضد اجتماعی مرتکب شوند بیشتر از دختر ها است. این تفاوت جنسی نشان میدهند که به احتمال زیاد یکی از علل به وجود آورنده رفتار ضد اجتماعی از عواملی تشکیل شده است که با جنس مذکر مرتبط هستند. برای مثال ممکن است بعضی ژن های مختص جنس وجود داشته باشد که در رفتار ضد اجتماعی مردان تاثیر میگذارند یا ممکن است بعضی از شرایط محیطی ایجاد کننده رفتار ضد اجتماعی فقط برای مردان بیایند. مردان و زنان ممکن است همه در ریسک فاکتور های رفتار ضد اجتماعی با هم مشترک باشند اما این ریسک فاکتورها بنا به دلایلی در مردان غالب تر هستند
عوامل اجتماعی فرهنگی
کودکان و نوجوانانی که در مناطق پر جمعیت زندگی میکنند،به گزارش خودشان، بیشتر پرخاشگری و بزه کاری نشان میدهند، والدین بیکار، فقدان شبکه اجتماعی حمایت گر، و عدم مشارکت در فعالیت های اجنماعی ظاهرا پیش بینی کننده اختلال سلوک هستند. افزایش احتمال قرار گرفتن در معرض مواد مخدر و بالاتر بودن نرخ شیوع مصرف مواد در مناطق شهری نیز دو عامل هستند که میتوانند در ایجاد اختلال سلوک نقش داشته باشند در یک نظر سنجی درباره مصرف الکل و بهداشت روانی در نوجوانی مشخص شد که مصرف هفتگی الکل در بین نوجوانان با افزایش رفتار بزه کارانه و پرخاشگری مرتبط است
عوامل روان شناختی
تنظیم هیجانی ضعیف در کودکان و نوجوانان با افزایش نرخ پرخاشگری و اختلال سلوک مرتبط است. تنظیم هیجان با توانایی(کفایت) اجتماعی مرتبط است و این موضوع را می توان حتی در کودکان پیش دبستانی نیز مشاهده کرد ، کودکانی که عدم تنطیم هیجانی در آنها شدید تر است سطوح بالاتری از پرخاشگری نشان میدهند . کودکانی که رل مدل آنها در کنترل تکانه پدر و مادر هایی هستند که خودشان قادر به این کار نیستند و کودکانی که به طور دایم قادر به رفع نیاز های خود نیستند معمولا حس همدلی ضعیفی دارند