پاورپوینت رفتار درمانی دیالکتیک (pptx) 40 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 40 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
رفتار درمانی دیالکتیکی
D . B . T
دور نمایی از درمان :
مارشال لینهان بنیان گذار رفتار درمانی دیالکتیکی است .
برای افرادی که قصد کنترل هیجان های آشفته ساز را دارند بسیار موثر است .
به تقویت توانایی افراد برای برخورد درست با ناراحتی می پردازد بدون اینکه کنترل خود را از دست بدهند یا دست به رفتار های مخرب بزنند .
مهارت های اساسی :
مهارت تحمل آشفتگی ، مهارت های توجه آگاهی ، مهارت های نظم بخشی هیجانی ، مهارت های ارتباط موثر
مفهوم دیالکتیک :
لینهان (1993) معتقد است فهم زیر بنایی
DBT
حایز اهمیت است ، چرا که تعیین کننده نگرش در مانگر به رنج بیمار است. اما چرا لینهان برای توضیح روش درمانی خود ،اصطلاح دیالکتیک را بکار برده است؟ وی مفهوم دیالکتیک را از هگل گرفته است. در دیدگاه هگل ،دیالکتی « سیر اندیشه » است از طریق« تز » (وضع موجود)، « انتی تز»( وضع مقابل) و « سنتز » (وضع مجامع). در فلسفه هگل ، تز، ایجاب است و انتی تز ، سلب یا نفی ان، وسنتز ، نفی نفی، که عبارت است از حفظ نتایج صحیحی از تقابل دو مقدمه ی پیشین ناشی می شود. به معنا ی دیگر، لینهان معتقد است که اصطلاح دیالکتیک به این عقیده اشاره دارد که حقیقت، نتیجه ی تنش دایمی بین اهداف یا موضوعات مختلف است.هر اتفاقی- که تز نامیده می شود- گرایشی به تولید یک نیروی مخالف خود دارد.( که آنتی تز نامیده می شود) و تضاد میان اهداف و اندیشه ها از طریق خلق یک اتفاق جدید (که سنتز نامیده می شود) ، بر طرف خواهد شد ( لینهان و دکستر –مازا2008)
فرض لینهان بر این است که واقعیت، اساسا ماهیتی پارادوکسیکال دارد؛ مضاف بر اینکه هر واقعیتی در برابر واقعیت ضد خود نیز قد علم می کند. این خصیصه دیدگاه دیالکتیکی ، تغییر مداوم یا پیوسته نامیده می شود.در
DBT ،
تضاد وتنش دایمی دردرون هر سیستم – مثبت و منفی ، خوب وبد ، فرزند و والد، در مانجو و درمانگر ، فرد و محیط- و انسجام و یکپارچگی آنهاست که تغییر ایجاد می کند. حالت جدیدی که به دنبال سنتز ایجاد می شود نیز ترکیبی از نیروهای متضاد است ؛ بدین ترتیب ، تغییر، روند پیوسته ای است که ماهیت اصلی زندگی را تشکیل می دهد( میلر، راتوس و لینهان،2007).
نکته دیگر اینکه لینهان از واژه ی دیالکتیک استفاده می کند تا وضعیت به ظاهر پاردوکسیکال خاصی که درمانگر می بایست در برابر بیمار اتخاذ کند، توضیح دهد. در واقع، دیالکتیک اصلی در این رویکرد ، یکپارچگی یا وحدت
پذیرش و تغییر
است. به این معنا که ارزوی تغییر هر تجربه ی دردناک، باید با تلاشی مشابه برای یادگیری پذیرش دردهای غیر قابل جتناب و ناگزیر زندگی متعادل شود.
اهداف درمانی :
در جلسات اولیه ، اهداف مورد نظر با بیمار در میان گذاشته می شود و درمانجو و درمانگر پیرامون آنها بحث می کنند. به منظور موفقیت درمانی ، لازم است که درمانگر تعهدی از درمانجو بگیرد، مبنی براینکه در راستای نیل به اهداف درمانی حرکت کند. زمانی که بیمار و درمانگر در مرحله پیش از شروع درمان هستند و تمرکز اصلی درمانگر بر ارزیابی و آشنا سازی بیمار با
DBT
است، از بیماران خواسته می شود در مورد سه موضوع عمده تعهد کتبی یا شفاهی بدهند:
1) برای یک سال زنده بمانند( یعنی ، دست به خود کشی نزنند).
2) بر روی رفتارهای که موجب تداخل درمان می شود، تمرکز کرده وبا درمانگر همکاری کنند.
3) برای یک بازه ی زمانی مشخص( معمولا یک سال )
DBT
را ادامه بدهند.
این تعهد در
DBT ،
کاملا آشکار و صریح است؛ بر خلاف اکثر درمانهای دیگر که یا تعهد اصلا وجود ندارد ، یا اگر هم باشد تلویحی و ضمنی است (لینهان،1993). منطق این کار از شواهدی ریشه گرفته که نشان می دهند متعهد شدن درمانجو به رفتار کردن به شیوه ای خاص ارتباطی قوی با عملکرد آینده ی او در جلسات درمانی دارد.درمانگر به صورت سلسله مراتبی بر اهداف تمرکز می کند ولی چنانچه رفتار ناسازگار قبلی بازگشت کند، مجددا به سمت هدف قبلی حرکت می کند .
مهارت های بنیادین تحمل آشفتگی :
هیجان های آشفته ساز غیر قابل اجتناب
راهبردهای مقابله ای خود آسیب رسان
کاهش موقتی درد و رنج
پامد های منفی راهبردهای مقابله ای خود آسیب رسان
راهبردهای مقابله ای خود آسیب رسان
پیامد های احتمالی
1 : وقت
زیادی صرف می کنم تا به اشتاباهات ، رنج ها و مشکلات گذشته فکر کنم .
اتفاقات خوب فعلی را از دست می دهم و بعدش غصه می خورم که چرا زمان حال را از دست دادم
. به دام افسردگی می افتم که چرا گذشته ام بد و ناخوشایند بوده است .
سایر پامدها :..............................
پذیرش بنیادین :
بدون عیب جویی خود یا سرزنش دیگران موقعیت فعلی بپذیرید .
زنجیره ی طولانی از وقایع باعث پدید آیی موقعیت فعلی شده است .
پذیرش بنیادین به معنای چشم پوشی یا توافق با رفتار های بد دیگران نیست .
پذیرش بنیادین از طریق خود گویی های مقابله ای
همیشه به همین منوال نیست .
زمان حال ماحصل تمام اتفاقات گذشته و حوادث گذشته است .
من نمی توانم گذشته را تغییر بدهم
تنها زمان حال را در اختیار دارم
جنگ با گذشته فقط اتلاف وقت است .
حتی اگر گذشته را دوست نداشته باشم ،تنها زمان حال را در اختیار دارم.
مهم نیست در گذشته چه اتفاقی افتاده است ، زمان حال را دریاب .
این لحظه از زندگی محصول هزاران تصمیم دیگر است .